جوک های خنده دار (سری سوم)


غضنفر میره دکتر می گه من شبا خواب می بینم با خرا فوتبال بازی می کنم. دکتر می گه بیا این قرصا رو بخور می گه: می شه از فردا بخورم امشب فیناله

غضنفر زنگ میزنه به دوستش, میگه من یه تمساح گرفتم چیکار کنم؟ دوستش میگه خوب ببرش باغ وحش. فرداش دوستش زنگ میزنه میگه خوب بردیش؟ غضنفر میگه آره، امشب هم قراره ببرمش سینما

غضنفر زنگ میزنه رادیو ، میگه الان صدام داره پخش میشه،میگن آره، میگه حتی تو نونوایی؟ میگن آره ،میگه اصغر نون نخر ننت خریده

غضنفر یه پازل رو بعد از 3 سال تموم میکنه بهش میگن یکم زیاد طول نکشید؟ میگه نه بابا روش نوشته 5 تا 7 سال!

غضنفر میگه نظرت در مورد آب چیه؟ میگه آب خیلی خوبه اگه آب نباشه ما نمیتونیم شنا کنیم و اگه نتونیم شنا کنیم خوب غرق میشیم!!

غضنفر از یه یارو میپرسه آقا ساعت چنده؟ طرف میگه 3 ، غضنفر میگه وای دیوونه شدم از صبح تاحالا از هرکی میپرسم یه چیز میگه

غضنفر با زنش دعواش میشه. چراغو خاموش میکنه. زنش میگه چی شده؟ میگه جواب ابلهان خاموشیست

یه بنده خدایی ازدواج میکنه واسه اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل

به غضنفر میگن این خیابون کجا میره؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره!!!!

به غضنفر میگن با صمیمیت جمله بساز. میگه : صداقت و صمیمیت پایه های اصلی یک زندگی مشترک می باشد .................. چیه !!؟ یه بارم که درست جواب داده دنبال سوژه می گردی بخندی!؟ اتفاقاً خیلی هم آدم خوبی بوده!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد