چرا ازدواج نکرده ام ! (گفته های یک دختر)
اگر من هنوز ازدواج نکرده ام
* تفصیر جوش های صورتم است که کسی از من خوشش نمی آید.
* تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروس خون می روم و بوق سگ می آیم و شانس دیده شدن را از دست می دهم .
* تقصیر بابا ست که انقدر پول ندارد که چشم مردم در بیاید
* تقصیرپسر عموست که نفهمید عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان ها بسته اند
* تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند
* تقصیر مادر شوهر عمه است می دانم بخت مرا بسته است
* تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند
* تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند
* تقصیر تلویزیون است که تو تمام سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کند و اصلا به مشکلات ما جوان های ازدواج نکرده نمی پردازد
* تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می سازند
* تقصیر مجلس است که به جای اجباری کردن سربازی پسر ها را وادار به ازدواج اجباری نمی کند
* تقصیر مردم است که انقلاب کردند و باعث شدند مدارس مختلط جمع شن
* تقصیر عراق است که کلی از پسر های اماده به ازدواج ما را به کشتن داد
* تقصیر هلند است که همجنسبازی را رواج داد تا مردها دیگر نیازی به زن گرفتن نداشته باشند
* تقصیر انگلیس است این که گفتن ندارد . همه می دانند همیشه و همه جا کار کار انگلیس است
* تقصیر سازمان ملل است که روی سر درش نوشته ” بنی ادم اعضای یکدیگر اند” اما مشخص نکرده من جیگر چه کسی هستم!!! این تیکه اش کجاست؟
* تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گم شده ام به هم برسیم